احمد بهمنیار کرمانی (تولد 1262، کرمان)، از مفاخر فرهنگی ایران و ادیب
احمد بهمنیار در کرمان متولد شد. وی فرزند محمدعلی مدرس، مشهور به «معلم»، از دانشمندان نامی سلسله شیخیه و استاد علوم ادبی، معقول و منقول، ریاضی، هیئت و نجوم، اسطرلاب، فقه و اصول بود. احمد در پرتو تعلیم و تربیت پدر و برادر خود – آقا جواد – که خود دانشمندی شهیر و ادیبی بینظیر بود و به زبان فارسی، عربی و ترکی شعر میگفت، به تحصیل علم پرداخت و خلاصهالحساب شیخ بهایی را خواند. او به واسطه هوش و استعداد فطری در اندک زمانی در علم و دانش ترقی کرد تا آنجا که در شانزده سالگی به تدریس صرف و نحو و دیگر فنون ادب پرداخت و بر کتاب «عوامل» تألیف پدر خود، به عربی شرح نوشت. اما با این وجود از آموختن لحظهای تعلل نکرد و در ضمن فراگیری ادب فارسی و عربی، معقول و منقول، اصول و تفسیر، حدیث، فلسفه، ریاضیات و حتی اصول علمی طب قدیم به آموختن زبان انگلیسی و ترکی عثمانی پرداخت و در صرف و نحو ترکی، به زبان فارسی کتاب نوشت. او تا سی سالگی همچون پدر و برادر معمم بود و در مدرسه ابراهیم خان ظهیرالدوله معروف به مدرسه «ابراهیمیه» – که از عالیترین مدارس قدیمه کرمان بود- مشغول تحصیل و مطالعه بود.
بهمنیار با وقوع جنبش مشروطیت (1324هـ .ق)، به مشروطهخواهان پیوست و به عضویت حزب دموکرات کرمان درآمد و در 1329هـ . ق / 1289هـ .ش روزنامه هفتگی «دهقان» را که ارگان آن حزب بود، منتشر کرد. بیشتر توجه او به نشر معارف و تشویق همگان بر تحصیل علم معطوف بود. او در کرمان به تأسیس دو مدرسه «سعادت» و «عمادیه» در کرمان و بم همت گماشت. در 1334هـ .ق / 1294هـ . ش در نتیجه جنگ بینالملل اول در کرمان با عدهای از آزادیخواهان به فارس تبعید و در ارسنجان فارس از طرف مخالفین قوای ژاندارمری در شیراز زندانی شد و مدت چهارده ماه محبوس ماند. در این ایام به فراگیری زبان ترکی پرداخت و صرف و نحوی برای زبان ترکی، به فارسی نوشت. در 1335هـ .ق / 1295هـ . ش از زندان رهایی یافت، در1301هـ .ش به تهران آمد و به خدمت وزارت مالیه درآمد و با سمت بازرس، هفت سال در مشهد بسر برد. وی در این ایام ضمن آشنایی با شاعران و سخنوران بزرگ خراسان، روزنامه «فکر آزاد» را به مدت دو سال در مشهد منتشر کرد و پس از بازگشت به تهران نیز انتشار آن را در پایتخت ادامه داد. بهمنیار در 1305هـ .ش به سمت ریاست دارالمعلمین تبریز برگزیده شد و همچنین در دبیرستان «محمدیه» به تدریس پرداخت. یکسال بعد به دعوت وزارت عدلیه عهدهدار امور قضاوت شد و چند سال در شهرهای قزوین و همدان به قضاوت پرداخت. در ۱۳۰۸ هـ . ش به سعی اعتمادالدوله، وزیر فرهنگ وقت، به وزارت معارف انتقال یافت و چند سال نیز در مدارس «شرف»، «علمیه» و «دارالفنون»، ادبیات فارسی، عربی، منطق و فلسفه درس داد. در 1310هـ .ش در «دارالمعلمین عالی» و در 1313 هـ . ش در دانشکده معقول و منقول به تدریس تاریخ ادبیات مشغول شد. بعد به دانشکده ادبیات آن دانشگاه انتقال یافت و تا پایان عمر در آنجا به خدمت پرداخت. از سال ۱۳۱۸ هـ .ش نیز با علامه علیاکبر دهخدا در تنظیم لغتنامه همکاری کرد. در 1321هـ .ش به عضویت فرهنگستان زبان و ادب فارسی ایران درآمد. در 1323هـ .ش عضو و رئیس «انجمن تألیف و ترجمه» شد. او اهل شعر نیز بود. از جمله سرودههای وی شعری در وصف قیام کلنل محمدتقی پسیان است. استاد بهمنیار در 12آبان ماه 1334هـ . ش در تهران درگذشت و جسدش طبق وصیتش به کربلا انتقال داده شد و در وادی ایمن به خاک سپرده شد.
آثار ارزندهای از این استاد برجسته باقی مانده است که از آن جمله میتوان به تألیف کتابهای «داستاننامه بهمنیاری»، «شرح احوال و آثار صاحب ابن عباد» و تصحیح کتابهای «اسرارالتوحید فی مقامات شیخ ابی سعید»، «التوسل الی الترسل» تألیف بهاءالدین محمد بن مؤید بغدادی، «تاریخ بیهق» تألیف ابوالحسن علی بن زید بیهقی، «الأبنیه عن الحقایق الادویه»، تألیف موفقالدین ابومنصور علی الهروی و ترجمه کتاب «زبدهالتواریخ در تاریخ آل سلجوق» تألیف صدرالدین ابوالحسن علی بن ناصر و مقالات و رسالات متعدد آموزشی اشاره کرد.
انجمن آثار و مفاخر فرهنگی به پاس سالها خدمات علمی و فرهنگی وی، طی برگزاری مراسم بزرگداشتی در 29 آذر ماه 1384 ایشان را به عنوان یکی از مفاخر ایران زمین معرفی کرد و لوح تقدیری به خانواده استاد اهدا نمود.