محمد قزوینی (درگذشت 1328، تهران)، مصحح و محقق
محمد قزوینی فرزند ملا عبدالوهاب، از مؤلفین «نامه دانشوران»، در 1256هـ .ش / 15 ربیع الاول 1294هـ .ق در محله دروازه قزوین تهران متولد شد. تحصیلات علوم متداوله اسلامی را در تهران گذراند. صرف و نحو را نزد پدر و حاجی سید مصطفی قناتآبادی در مدرسه معیرالممالک فرا گرفت. فقه را در محضر حاج شیخ فضلالله نوری و حاج شیخ محمدصادق تهرانی آموخت. کلام و حکمت قدیم را نزد حاج شیخ علی نوری در مدرسه «خان مروی» تلمذ کرد، اصول فقه را نزد ملا محمد آملی و اصول خارج فقه را نزد میرزا حسن آشتیانی فراگرفت.
همچنین محضر اساتید برجستهای چون آیتالله شیخ هادی نجمآبادی، شیخ محمدمهدی قزوینی عبدالربآبادی و ذکاءالملک فروغی را درک کرد. قزوینی نزد ذکاءالملک زبان فارسه خواند و او نیز از قزوین زبان عربی آموخت. قزوینی در اوایل 1322 هـ . ق به لندن رفت، دو سال آنجا ماند و در این ایام با خاورشناسان بزرگ انگلیسی چون پروفسور بوان، مستر الیس، مستر آمِد روز و پروفسور ادوارد براون آشنا شد و با آنها در مسایل فرهنگی ایران به همکاری پرداخت. بعد از چندی به پاریس رفت و در آنجا نیز با خاورشناسان مشهوری چون لویی ماسینیون، هانری ماسه، هرتویک درنبورک، باریه دومنار، مسیو میه و مسیو هوارت آشنا شد و همکاری کرد.
در 1333هـ .ق به پیشنهاد حسینقلی نواب، وزیرمختار ایران در برلین، به آلمان رفت و مدت چهار سال و نیم در آنجا اقامت گزید. قزوینی در طی اقامت خود در آنجا از محضر سید حسن تقی زاده – که انجمن ادبی و علمی در برلن تشکیل داده بود که میرزا فضعلی آقا مجتهد تبریزی، سید محمدعلی جمالزاده، میرزا محمود خان غنی زاده، میرزا حسین خان کاظم زاده و میرزا محمدعلی خان تربیت از فضلای برجسته آن بودند- و ابراهیم پورداود بهره برد. همچنین با برخی از مستشرقان آلمانی چون پروفسور مارکوات ،پروفسور زاخائو، دکتر موریتز، پروفسور هارتمن، پروفسور مان، پروفسور میتووخ و پروفسور فرانک آشنا شد. بعد در 12 جمادی الاخر 1338 دوباره به پاریس رفت، این بار با مسیو کازانوا و مسیو گابریل فران، از مستشرقین فرانسه، و آقا میرمحمدحسین عمیدالملک حسابی و عباس اقبال آشتیانی آشنا شد و سرانجام پس از سی و پنج دوری از وطن در 1318 هـ .ش به ایران بازگشت و پیوسته در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران به تدریس و مطالعه پرداخت.
علامه قزوینی تا پایان عمر لحظهای از تعلیم و تربیت و کوشش علمی در زمینه تألیف و تصحیح متون کهن ایرانی بازنایستاد. وی در تهران درگذشت و در جوار حضرت عبدالعظیم، در آرامگاه شیخ ابوالفتوح رازی، به خاک سپرده شد. او کتابخانه شخصی خود را که اکنون در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران نگه داری میشود، برای خود فهرست کرد و برای همه کتابهای چاپی و خطی به شیوه دقیق، اطلاعات لازم را نگاشت. این فهرست چهار جلدی در زمره برجستهترین کارهای او به شمار میرود.
آثار متعدد دیگری از این استاد برجسته باقی مانده است که از آن جمله میتوان به «رسالهای در شرح حال مسعود سعد سلمان»، «رساله ممدوحین سعدی»، «رساله در شرح احوال شیخ ابوالفتوح رازی»، مقاله تاریخی و انتقادی در باب کتاب «نفثهالمصدور»، «یادداشتهای قزوینی»، «مقدمه کتاب نقطهالکاف»، تصحیح «مقدمه قدیم شاهنامه» و تصحیح کتابهای «المعجم فی معاییر اشعارالعجم» شمس قیس رازی، «تاریخ جهانگشای جوینی»، «مقدمه تذکرهالاولیا» شیخ عطار نیشابوری، «چهار مقاله» نظامی عروضی سمرقندی»، «لباب الالباب» عوفی، «شدالازار فی حط الاوزار عن زوار المزار» معینالدین جنید بن محمود شیرازی، «مرزبان نامه» و «دیوان حافظ شیرازی» (با همکاری دکتر قاسم غنی) اشاره کرد. مجموعه مقالاتی تحت عنوان «بیست مقاله قزوینی» توسط ابراهیم پورداود و عباس اقبال آشتیانی انتشار یافته است.
انجمن آثار و مفاخر فرهنگی به پاس سالها فعالیت علمی و فرهنگی وی، طی برگزاری مراسم بزرگداشتی در 29 دی ماه 1378 هـ . ش ایشان را به عنوان یکی از مفاخر ایران زمین معرفی کرد و لوح تقدیری همراه با نشان زرین انجمن به خانواده استاد اهدا نمود.