سید علی خامنه‌ای (تولد 1318، مشهد)، رهبر جمهوری اسلامی ایران

rahbar_ayatollah_khamenei

سید على خامنه‌اى فرزند حجت الاسلام و المسلمین حاج سید جواد حسینى خامنه‌اى، در مشهد متولد شد. تحصیلات خود را ابتدا در مکتبخانه گذراند و قرآن آموخت، سپس به مدرسه «دارالتعلیم دیانتى»، رفت و در آنجا مشغول تحصیل شد. دوره دبیرستان را به طور شبانه خواند. از اوان جوانی به سرودن شعر روی آورد و در شعر «امین» تخلص می‌نمود. او ضمن تحصیل در دبیرستان، آموختن «جامع المقدمات» و صرف و نحو را آغاز کرد. بعد وارد حوزه علمیه شد، در مدرسه «سلیمان خان» و «نواب» نزد پدرش، حاج سید احمد مدرس یزدى وحاج شیخ هاشم قزوینى تلمذ کرد، کتاب «انموزج و صمدیه»، «سیوطی»، مقداری از «مغنی»، «شرایع اسلام» محقق حلی، «شرح لمعه»، «رسائل و مکاسب» و «کفایه» را خواند و دوره مقدمات و سطح را در مدت پنج سال و نیم به اتمام رساند. نزد آیت‌الله میلانی – از مراجع مشهد- درس خارج را فرا گرفت و درس فلسفه را  نزد آیت‌الله میرزا جواد آقا تهرانى و شرح منظومه ملا هادی سبزواری را نزد شیخ رضا ایسى گذراند. از آنجا که دوران نوجوانی وی مصادف با یکی از مقاطع حساس تاریخ ایران بود، و حادثه مهم ملی شدن صنعت نفت به رهبری دکتر محمد مصدق و کودتای 28 مرداد ماه 1332 هـ . ش رخ داد، او را به سوی فعالیت های سیاسی علیه رژیم پهلوی کشاند. آشنایی‌اش با سید مجتبى نواب صفوى و شنیدن سخنرانی مهیج وی درباره  احیاى اسلام، حاکمیت احکام الهى و ستم رژیم پهلوی در مدرسه سلیمان خان، او را به حضور جدی در صحنه سیاسی ترغیب کرد. مبارزات دکتر محمد مصدق و آیت الله کاشانی در جریان ملی شدن صنعت نفت نیز سبب آشنایی بیشتر وی با مسایل سیاسی شد.

در 1336 هـ .ش به قصد زیارت عتبات عالیات و آشنایی با حوزه های علمیه جهان تشیع و شیوه‌های تدریس مراکز علمی اسلامی، عازم نجف اشرف شد، مدت دو سال در آنجا اقامت گزید و در دروس اساتید بزرگ حوزه علمیه نجف آیات عظام سید محسن حکیم، خویی، سید محمود شاهرودى، آقا میرزا باقر زنجانى، آقا سید یحیى یزدى، میرزا حسن بجنوردى شرکت کرد و سرانجام به مشهد بازگشت. در اواخر 1337هـ .ش  به  قم رفت و تا 1343 هـ .ش در آنجا  ماند. طی این مدت در کلاس‌های درس آیت‌الله  بروجردى، امام خمینى(ره)، شیخ مرتضى حائرى یزدى و علامه طباطبایى شرکت کرد و از محضر آن اساتید برجسته بهره برد. در 1343هـ .ش دوباره به مشهد بازگشت و  تحصیلات حوزوی خود را  ادامه داد و تا 1347 هـ .ش به تحصیل پرداخت و محضر اساتید بزرگ حوزه علمیه مشهد بویژه آیت الله میلانى را درک کرد. در همین ایام به تدریس کتب فقه و اصول و معارف دینى به طلاب جوان نیز پرداخت. در 1341هـ .ش به دنبال مبارزات سیاسی امام خمینی (ره)  علیه سیاست‌هاى ضد اسلامى  محمد‌رضا  پهلوى، از آنجا که از شاگردان فقهى، اصولى، سیاسى و انقلابى امام خمینى  بود، پا  به  میدان مبارزات سیاسى گذاشت و شانزده سال تمام با وجود زندان، شکنجه و تبعید به مبارزات خود ادامه داد. نخستین بار در محرم 1342 از سوى امام خمینى(ره) مأمور ابلاغ  پیام ایشان به آیت الله میلانى و علماى خراسان در خصوص چگونگى برنامه‌هاى تبلیغی روحانیون در ماه محرم، افشاگرى علیه سیاست‌هاى آمریکایى شاه و اوضاع ایران و حوادث قم شد. در شهر بیرجند بر اثر  تبلیغ و افشاگرى علیه رژیم پهلوى و آمریکا 9 محرم/ 12 خرداد ماه 1342 هـ . ش دستگیر شد ولی فرداى آن روز به شرط آنکه منبر را ترک گوید و تحت نظر باشد، از زندان رهایی یافت. با وقوع حادثه خونین 15خرداد ماه 1342هـ .ش، دوباره دستگیر و به مشهد منتقل شد و تحت شکنجه قرار گرفت. در  بهمن ماه 1342 هـ .ش بار دیگر به دنبال افشاگری علیه رژیم پهلوی توسط ساواک دستگیر و در تهران زندانی شد. پس از رهایی به مشهد بازگشت و کار تدریس  را پی گرفت چون کلاس‌هاى تفسیر، حدیث و اندیشه اسلامى وی با استقبال جوانان پرشور و انقلابى مواجه شد، مورد تعقیب ساواک قرار گرفت و در 1346 هـ .ش  دستگیر و زندانی شد.

فعالیت‌هاى علمى، برگزارى جلسات تدریس و روشنگرى عالمانه و مصلحانه وی، بار دیگر دستگیری و زندانى شدن وی را در 1349هـ .ش در پی داشت. طی سال‌های 1350ـ1353 هـ .ش همچنان درس‌هاى تفسیر و ایدئولوژى را  در مسجد «کرامت»، «امام حسن» و «میرزا جعفر» مشهد دنبال کرد و جوانان آگاه و روشنفکر و طلاب انقلابى را با تفکرات  اصیل اسلامى آشنا ساخت. این فعالیت ها موجب شد که در دى ماه 1353 هـ .ش دوباره توسط ساواک دستگیر شود. این بار تا پاییز 1354 هـ .ش در زندان ماند و مورد شکنجه قرار گرفت. آیت الله خامنه‌ای پس از رهایی از زندان ،به مشهد بازگشت و تلاش هاى علمى و تحقیقى و انقلابى خود را ادامه داد. مجدداً در اواخر 1356هـ .ش دستگیر و به مدت سه سال به ایرانشهر تبعید شد. در اواسط 1357هـ .ش  با اوج گیرى مبارزات  مردم بر ضد رژیم ستم شاهی، از تبعیدگاه آزاد شد و به مشهد بازگشت. آیت‌الله خامنه‌ای با پیروزی انقلاب اسلامی، از سوی امام خمینی به عضویت  «شوراى انقلاب اسلامى» درآمد.از این رو به تهران آمد. در اسفند ماه 1357هـ .ش با همکارى و همفکرى علماى مبارز و هم‌رزم خود شهید آیت‌الله بهشتى، شهید باهنر و آیت‌الله هاشمى رفسنجانى حزب  «جمهورى اسلامى» را تأسیس کرد. در 1358هـ .ش به سمت معاونت وزارت دفاع منصوب شد، در 10 آذر ماه همان سال با حکم امام خمینی (ره) سمت سرپرستی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را به عهده گرفت. همچنین در 24 دی ماه 1358هـ .ش  طی حکمی از سوی امام خمینی (ره)، امام جمعه تهران شد و از سوی مردم تهران به نمایندگی مجلس شورای اسلامی رسید.  در 1359هـ .ش نماینده امام خمینی (ره) در شوراى عالى دفاع گردید.

همچنین با شروع جنگ تحمیلی، حضوری فعال در جبهه‌هاى دفاع مقدس یافت. در 6 تیر ماه 1360 هـ .ش توسط منافقین در مسجد ابوذر تهران مورد حمله قرار گرفت که از کار افتادن دست ایشان را در پی داشت. آیت‌الله خامنه‌ای به دنبال شهادت محمد‌على رجایى، دومین رئیس جمهور ایران، در مهر ماه 1360 هـ . ش با کسب بیش از شانزده میلیون رأى مردمى و تنفیذ امام خمینى (ره) به مقام ریاست جمهورى اسلامى ایران برگزیده شد. از 1364 تا 1368 هـ .ش نیز براى دومین بار به آن سمت انتخاب شد. از دیگر سمت‌های اجرایی ایشان می‌توان به ریاست شوراى انقلاب فرهنگ در 1360هـ .ش، ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام در 1366هـ .ش و ریاست شوراى بازنگرى قانون اساسى در 1368هـ .ش اشاره کرد. آیت ‌لله خامنه‌ای با درگذشت امام خمینی (ره)، بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، از 1368هـ .ش سمت رهبرى و ولایت امت را به عهده گرفتند که تاکنون نیز عهده‌دار این امیر خطیر هستند. آثار متعددی اعم از تألیف و ترجمه از رهبر معظم انقلاب تا کنون منتشر شده است که از آن جمله می‌توان به تألیف کتاب‌های «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن»، «چهار کتاب اصلی علم رجال»، «پیشوای صادق»، «از ژرفای نماز» و «بازگشت به نهج البلاغه» و ترجمه کتاب‌های «صلح امام حسن» راضی آل‌یاسین، «آینده در قلمرو اسلام» سید قطب، «مسلمانان در نهضت آزادی هندوستان»  عبدالمنعم نمری نصری و «ادعانامه علیه تمدن غرب» سید قطب و پژوهش‌ها و مقالاتی با عناوین «گزارشی از سابقه تاریخی و اوضاع کنونی حوزه علمیه مشهد»، «تحقیقی در حکم فقهی صابئان»، «مهادنه: قرارداد ترک مخاصمه و آتش بس»، «وحدت و تحزب»، «ضرورت بازگشت به قرآن»، «درباره زندگی امام سجاد» و «حکومت در نهج‌البلاغه» اشاره کرد.

یادداشت های مرتبط