چهارمین کنگره سراسری «صدای پای آب» شب گذشته با حضور علیرضا قزوه، محمدرضا عبدالملکیان، موسی بیدج، وحید نوروزی دبیر اجرایی کنگره صدای پای آب، خانواده سهراب سپهری و جمعی از اهالی فرهنگ و ادب در تالار سوره حوزه هنری برپا شد.
در ابن مراسم، مهدی قرچه داغی، خواهرزاده سهراب سپهری، بیان داشت: امیدوارم کنگره سراسری «صدای پای آب» در راهی که در پیش گرفته است، موفق عمل کند.
وی اضافه کرد: اعضای این کنگره به شدت فعال بوده و هر سال تلاش میکنند تا در سالروز تولد این شاعر معاصر، برنامههای متعدد و پرباری را برگزار کنند به نوعی که سعی در برداشتن قدم در راه تعالی هنر و ادبیات ایران دارند.
در ادامه این مراسم از دستاندرکاران کنگره سراسری «صدای پای آب» نظیر مهری رحمانی، جلالالدین مشمولی، خانواده مرحوم سهراب سپهری، استاد مشفق کاشانی، محمدرضا سعید آبادی رئیس یونسکو، عبدالمهدی مستکین، مجید حسنزاده، مهدی افشار، سیدسعید سعیدپور، عبدالرضا مدرسزاده، ناصر بزرگمهر، فاطمه راکعی، شهره وکیلی، ایرج اسکندری، جلالالدین سلطانی کاشفی، محمدابراهیم جعفری، استاد عبدالعلی دستغیب، کریم فیضی، حجتالاسلام محمدتقی ملبوبی، مهرداد پازوکی، حسین کلانتری، حسین کرمی، احمد اسفندیاری و در نهایت خانواده زنده یاد نادر سیحون تجلیل به عمل آمد.
بیدج: تاکنون کتابی از «نیما یوشیج» به زبان عربی ترجمه نشده است/ نسبت به معرفی شاعران معاصر به جهان تنبلی کردهایم
در این مراسم موسی بیدج، مترجم، نویسنده و پژوهشگر زبان و ادب فارسی اظهار داشت: درباره سهراب سپهری صحبتها بسیار است، سهراب یکی از شاعران بزرگ معاصر ما است که هیچ کسی به این مهم شک ندارد و اگر خُردهای از سهراب گرفتهاند، از زاویه دید و یا پنجره کوچکی بوده که به او نگاه کردهاند.
وی اضافه کرد: به طور مثال برخیها میگویند ما داریم کجا زندگی میکنیم، در کنار جویی که خون جوانان ما ریخته است و سهراب سپهری در کنار آب و جایی خوش آب و هوا و میگوید که «اب را گل نکنید».
* بیدج: کشور ما نیازمند به ترجمه آثار است
بیدج ادامه داد: اگر کمی از زاویه خودمان را تغییر دهیم، متوجه میشویم که واقعاً سهراب به نهایت انسانیت و بشریت رسیده است؛ معتقدم آنهایی که نسبت به این شاعر معاصر زاویه دارند، تنگ هستند و هیچ آسیبی هم به سهراب سپهری نمیرساند و بنده هم از علاقهمندان شعر سهراب از سن نوجوانی تا کنون بوده و هستم.
وی افزود: از آن جایی که حرفه بنده، ترجمه استای کاش که مسئولان حوزه هنری به جزء آقای علیرضا قزوه در این جمع حضور داشتند و میگفتم که کشور ما نیاز به ترجمه دارد.
بیدج بیان کرد: شعر روزگار ما علاوه بر شعر قدیم ما، به طور مثال شاعران بزرگی همانند حافظ، سعدی، خیام، مولانا و فردوسی را همه جهان میشناسند اما با همان اندیشه به دنبال شاعران معاصر ما میگردند و باید نهادهایی باشد که شعرها و شاعران ارزندهای که قبلاً به جهان هدیه دادهایم را دوباره هدیه دهیم.
وی اضافه کرد: در جهان هر فرهنگی و هر کشوری یک شاعر به فرهنگ جهانی هدیه کرده است اما ایران حداقل 5 شاعر درجه و طراز اول به جهان هدیه کرده است.
* نسبت به معرفی شاعران معاصر به جهان تنبلی کردهایم
این مترجم گفت: ما نسبت به معرفی شاعران معاصر کمی تنبلی کردهایم که این مهم باعث شده تا جهان ما را نشناسد؛ یکی از خوشبختیهای ما که به حق هم بوده، این است که سهراب سپهری یک شاعر ترجمه شده است.
وی اضافه کرد:بنده با جهان عرب در ارتباط هستم و حرفهام ترجمه ادبیات ایران و عرب به زبان فارسی است، گواهی میدهم که جهان عرب سهراب سپهری را میشناسد به دلیل اینکه بنده حداقل چهار عنوان کتاب از سهراب سپهری ترجمه دیدهام.
بیدج ادامه داد: از میان چهار عنوان کتاب ترجمه شده درباره سهراب سپهری، 3 عنوان کتاب به حق و به جا بوده است اما یک کتاب کمی مشکلات داشته است یعنی مترجم تبار ایرانی نداشته و عرب زبان بوده است و به برخی از ریزهکاریها توجه نکرده است.
وی افزود: ما نمیتوانیم یک مترجم سیاسی یا پزشکی و علمی را بگوئیم که ادبیات را ترجمه کند، چراکه در آن ترجمه مشکلاتی پدید خواهد آمد.
* تاکنون کتابی از «نیما یوشیج» به زبان عربی ترجمه نشده است
به گفته این نویسنده، سهراب سپهری با طبیعت، عرفان و فرهنگ ما در آمیخته است و از واژگانی استفاده میکند که شاید در فرهنگ لغت پیدا نشود و مترجمی که به زبان فارسی مسلط نباشد، نمیتواند به خوبی آثار این شاعر معاصر را ترجمه کند.
وی با بیان اینکه کتاب «مسافر» سهراب سپهری در دمشق منتشر شده است، اضافه کرد: ما از نیما یوشیج که پدر شعر نو فارسی است اما کتابی مستقل از این شاعر به زبان عربی نداریم.
بیدج ادامه داد: امیدوارم در آینده بتوانم اشعار بیشتری از سهراب سپهری را ترجمه کنم، چراکه با جهان عرب در ارتباط هستم و مخاطبانی در این راستا وجود دارد به نوعی دیگر فرهنگ جهان عرب چیزی از شعرهای سهراب را لازم دارد چراکه فضاهای شعرهای سهراب سپهری، عرفانی بوده و در سرزمین ایران نیز ریشه دوانده است.
* قزوه: شاعرانی که بتوانند قلمرو زبانی و سبک خاص خود را حفظ کنند، کم هستند
در ادامه این مراسم علیرضا قزوه، مدیر مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری، بیان داشت: مرحوم سیدحسن حسینی، شاعر انقلاب اسلامی معتقد بود که سهراب مسلمان است و شعر «صدای پای آب» او شهادتین مسلمانی سپهری است.
وی اضافه کرد: به اعتقاد سیدحسن حسینی، سهراب سپهری شاعری بود که سجاده، قبله، روشنی و فرهنگ ایرانی و مسلمانی را پاس داشته و ارزش آن را دارد که بر شاعران هر عصر و نسلی معلمی کند.
قزوه ادامه داد: از نظر شمس لنگرودی، یکی از اساتید زبان و شعر فارسی، سهراب سپهری بزرگترین شاعر 400 سال اخیر است که دارای دایره واژگان وسیعی بود که قبل از این شاعر معاصر هیچ یک از شاعران دیده نشدهاند.
وی افزود: تأثیر سپهری در اندیشه شاعران انقلاب اسلامی و در نسل بعد از خود غیر قابل انکار است و این تأثیر را میتوان در شعر «احمد عزیزی» که از شاعران صاحب سبک انقلابی است، به وضوح مشاهده کرد که اشعار عزیزی بیش از تأثیر از شعر نیما و فروغ از سهراب تأثیر گرفته است.
مدیر مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری گفت: شاعران همانند گنجشکان و شیران دارای قلمرو هستند یعنی در روزگار ما از میان 2 هزار شاعر یک هزار و 900 نفر از آنان در قلمرو دیگر شاعران نشسته و شعر گفتهاند به گونهای دیگر باید گفت شاعرانی که دارای قلمرو زبانی و سبک خاصی هستند اگر بتوانند آن را حفظ کنند، کم هستند.
* قلمرو زبانی سهراب سپهری تا 400 سال گذشته قلمرو خاص و به خصوصی بوده است
وی با بیان اینکه شاعری که بعد از گذشت چند دهه بتوانند قلمرو زبانی خود را حفظ کنند، کار بزرگی کردهاند، اضافه کرد: قلمرو زبانی سهراب سپهری تا 400 سال گذشته قلمرو خاص و به خصوصی بوده است.
قزوه ادامه داد: برخی از شاعران به قلمرو فروغ نزدیک شدهاند و برخی هم به شاعران دیگر، اما باید گفت زبان مرحوم قیصر امینپور زبانی پخته و دارای شاخصههای سبک خاص او بود اما در جاهایی قلمرو زبانی او به قلمرو فروغ نزدیک میشود.
وی با بیان اینکه زبان «سیدعلی صالحی» همانند قیصر، زبان پختهای است اما با قلمرو زبانی فروغ و شاملو نزدیک است، ادامه داد: طرح ژنریک فروغ زیاد است و میتواند به عنوان شاخص مطرح شود اما زبان و قلمرو سهراب طرح ژنریک را قبول نمیکند.
قزوه بیان کرد: سهراب سپهری دارای قلمرو زبانی خاص است که میتوان از آن به عنوان یک کشف زیبا نام برد، همچنین سهراب سپهری یک قلمرو زبانی تازه را کشف کرد چراکه سپهری از دو راه صمیمیت و بومی بودن به این قلمرو رسیده است.
مدیر مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری گفت: بیدل دهلوی شاعری است که قلمروی آن تقلید ناپذیر بوده و بسیاری از شاعران از او تأثیر گرفتهاند اما باید گفت تقلید شاعرانه سهراب را هیچ شخص دیگری نتوانست انجام دهد یعنی هیچ فردی رابطه میان بیدل و سهراب را نیافت.
وی اضافه کرد: تقلید سهراب سپهری از بیدل به گونهای بود که هیچ ردی از آن به جا نماند چراکه سپهری از راه کلاسیک و سرودن غزل و قصیده با رنج بسیار به این مرحله رسید و یک شبه به این مقام نرسید.
* عبدالملکیان: در قله شعر معاصر همان جایی که شاملو ایستاده فروغ، سهراب و اخوان نیز ایستادهاند.
در ادامه این مراسم، محمدرضا عبدالملکیان گفت: اگر بخواهیم بعد از نیما از چهار چهره برجسته شعر معاصر یاد کنیم میتوانیم به شاعری نظیر مهدی اخوان ثالث، احمد شاملو، فروغ فرخزاد و سهراب سپهری اشاره کنیم.
وی با بیان اینکه زیبایی آثار ماندگار هنری در تشابه آنها با یکدیگر نیست، اضافه کرد: معتقدم شاعری خواهد توانست متفاوت و اثرگذار باشد که در کارنامه خود آثاری را به ثبت برساند که متفاوت با دیگر شاعران باشد.
به گفته عبدالملکیان، سخاوت و برجستگی استواری در زبان شعری مهدی اخوان ثالث مشاهده میکنم که در دیگر شاعران این مهم مشاهده نمیشود، همچنین شعرهای سهراب سپهری بسیار روان هستند به گونهای که شاید نتوانیم هیچ پیچیدگی و موسیقی متفاوتی را به عنوان ویژگی سهراب از منظر زبان شناسی بر آن تأکید کرد.
وی معتقد است، در اشعار شاملو، موسیقی متفاوت و حیرتانگیزی که این برجستگی او بوده است، حتی فروغ فرخزاد نیز شناسنامه نسل شهرنشین تهران چند دهه گذشته است که در آثار هیچ شاعر دیگری نمیتوان این شناسنامه اجتماعی را پیدا کرد که باید گفت در قله شعر معاصر همان جایی که شاملو ایستاده فروغ، سهراب و اخوان نیز ایستادهاند.
* سهراب سپهری کمترین در زمان حیات خود با محافل ادبی کمترین ارتباط را داشته است
به گفته عبدالملکیان، سهراب سپهری شاعر معاصر کشورمان کمترین ارتباط را با محافل ادبی داشته و کمتر در شب شعر شاعران شرکت میکرد حتی او با هیچ یک از رسانهها و خبرنگاران، مصاحبه نمیکرد و دارای ویژگیهای خاصی بود.
وی اضافه کرد: سهراب سپهری به محیط زیست و طبیعت بسیار علاقهمند بود حتی در اشعار این شاعر نیز اهمیت به این موضوع به وفور مشاهده میشود.
* نوروزی: خانواده سهراب سپهری از کپی آثار نقاشی این شاعر معاصر گلهمند هستند.
در ادامه این مراسم وحید نوروزی، دبیر اجرایی چهارمین کنگره سراسری «صدای پای آب»، بیان داشت: خانواده سهراب سپهری از کپی آثار نقاشی این شاعر معاصر گلهمند هستند چراکه بدون آن که از خانواده سهراب اجازهای اخذ کنند، آثار را کپی و خرید و فروش میکنند که معتقدم میتوان آن را نیز سرقت ادبی در خصوص تابلوهای سهراب دانست.
وی اضافه کرد: بنیاد نشر آثار و افکار سهراب سپهری با همکاری اداره محیط زیست استان تهران در روز دوم اردیبهشت که روز خاکسپاری سهراب سپهری نیز است به احترام و عشقی که سهراب سپهری به زمین و طبیعت داشته، به نیت امام هشتم ضامن آهو به 8 نفر از هنرمندان، شاعران و نقاشانی که به طور خاص به طبیعت پرداختهاند جوایزی را اهداء میکند.
نوروزی ادامه داد: سهراب سپهری در اثر بیماری سرطان درگذشت، به همین منظور علاوه بر 8 جایزه ذکر شده به اشخاصی که بیماران سرطانی را حمایت کردهاند نیز جوایزی تقدیم می شود.
* فیضی: نمیتوان گفت که سهراب در حد مولانا است، سپهری را باید با مصادف یک معما دید
کریم فیضی، نویسنده و مترجم بیان داشت: موسی بیدج اشارهای به مشابهتهای سپهری و جبران خلیل جبران پرداخت، که بنده در سال 86 کتابی را با این موضوع از سوی نشر ثالث منتشر کردهام.
وی اضافه کرد: در این اثر به نمونههایی اشاره کردم که نشان از تقارب میان سهراب و جبران خلیل جبران است، بنده در آن سالها به مجموعه آثار سپهری که در 8 جلد در بیروت چاپ شده است، همه کارهای این دو شاعر بومی هستند.
فیضی ادامه داد: معتقدم خلیل عمرانی، یک سپهری و سهراب سپهری یک خلیل عمرانی است، به نظر میآید که سپهری جزو شگفتیهای فرهنگ معاصر ما بوده و یک مهما است و باعث شد تا حسد بسیاری را برانگیزد.
وی افزود: برخی درباره سهراب سپهری اغراق میکنند و او را در کنار مولانا میگذارند، اما این اغراق است چراکه دهها فلسفه در باب مولانا دچار حیرت هستند و نمیتوان گفت که سهراب در حد مولانا است، سپهری را باید با مصادف یک معما دید.
منبع: فارس