ویژه نامه سالروز درگذشت مهرداد اوستا

محمدرضا رحمانی مشهور به مهرداد اوستا در خانواده‌ای اهل علم و ادب در 20 بهمن ماه 1308 هـ . ش در بروجرد متولد شد. پدر بزرگ مادری‌اش شاعری خوش قریحه بود که در شعر «رعنا »تخلص می‌کرد.

مهرداد تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش به پایان رسانید. مهرداد از دوران کودکی علاقه به شعر داشت و از کلاس پنجم ابتدایی با تشویق معلمان خود به سرودن شعر پرداخت. مدتی در اهواز و آبادان به منشی گری در تجارتخانه پرداخت. در ۱۳۲۰ هـ .ش به همراه خانواده به تهران آمد و دوره دبیرستان را در یکی از دبیرستان‌های شبانه این شهر به پایان رسانید. سپس تحصیلات عالیه خود را در 1327هـ .ش در دانشکده معقول و منقول دانشگاه تهران دنبال کرد و درجه لیسانس گرفت. بعد در رشته فلسفه در همان دانشگاه در مقطع فوق لیسانس ادامه تحصیل داد. مهرداد اوستا هم‌زمان با تحصیل در دانشگاه، به استخدام وزارت آموزش و پرورش درآمد و در دبیرستان‌‌های تهران به تدریس پرداخت. در ۱۳۳۲ هـ .ش نخستین اثر خود را که تصحیح «دیوان» سلمان ساوجی بود، به چاپ رساند. از آنجا که شعرهایی در مخالفت با رژیم پهلوی سرود و مردم را به مبارزه علیه استبداد فرا خواند، مدتی به زندان افتاد. از ۱۳۳۳ هـ .ش همکاری خود را با دانشگاه تهران آغاز کرد و به تدریس زبان و ادبیات فارسی، فلسفه تاریخ، روش تحقیق در زیبای‌شناسی و فلسفه پرداخت. مدت پانزده سال نیز در دانشکده معماری دانشگاه شهید بهشتی (ملی سابق) تاریخ هنر معماری درس داد. در دانشکده هنرهای زیبا به تدریس تاریخ اجتماعی هنر، زیبایی‌شناسی، تاریخ هنر و فلسفه هنر مشغول بود. در ۱۳۳۵هـ .ش با سباستین مونه، فیلسوف و شرق شناس فرانسوی، آشنا شد. در ۱۳۳۶ هـ .ش به عضویت «شورای بررسی رساله‌های دکترای دانشجویان ادبیات فارسی» درآمد در 1339هـ .ش نخستین مجموعه شعر خود را به نام «از کاروان رفته» منتشر کرد. در 1344هـ .ش به اروپا رفت و در 1351هـ .ش دومین مجموعه شعر خود را با نام «شراب خانگی، ترس محتسب خورده» منتشر کرد. این استاد برجسته در 17 اردیبهشت ماه 1370 هـ . ش در تهران درگذشت و در قطعه هنرمندان در بهشت زهرا به خاک سپرده شد. مهرداد اوستا بیش از 40 اثر تحقیقی و تألیفی در زمینه ادبیات و هنر از خود به یادگار گذاشته که بیش از 20 اثر آن در زمان حیات ایشان و بقیه بعدها منتشر شده است که از آن جمله می‌توان به تصحیح «دیوان» سلمان ساوجی، «کلیات شیخ سعدی» و «رساله عقل و اشراق» و مجموعه شعرهای «حماسه‌ آرش»، «شراب خانگی ترس محتسب خورده»، «راما»، «از کاروان رفته»، «امام، حماسه‌ای دیگر»، «اشک و سرنوشت»، «تیرانا» و داستان‌های «پالیزبان» و «از امروز تا هرگز» و تألیف کتاب‌های «اندیشه‌ فلاسفه‌ شرق و غرب»، «روش تحقیق در دستور زبان و شیوه نگارش فارسی»، «نقد و بررسی آثار سنایی»، «تحلیل فلسفی و علمی پیرامون اصول ادیان»، «روش تحقیق در تاریخ هنر»، «تأثیر ادبیات ایران بر ادبیات جهان»، «سیر مکاتب هنری در ایران» و «مهر و آتش: رویارویی اسطوره های آیین مهر و مزدیسنی در شاهنامه» اشاره کرد.

آثار مهرداد اوستا

اوستا، مهرداد. آن صبح پرنیانی. تهران: موسسه نمایشگاههای فرهنگی ایران، تکا، 1386.

گزیده 76 شعر از زیباترین غزل ها، قصیده ها و دوبیتی های مهرداد اوستا است که در این کتاب گرد آمده است. مهرداد اوستا ادامۀ سلسله شاعران بزرگ و کلاسیک ایران در عصر حاضر است. او حلقۀ مفقوده ای بود که شعر متعالی و فخیم و دیوانی دیروز را چون میراثی گرانقدر از نیاکان به شعر متعهد و مردمی امروز پیوند زد. اوستا را به تعبیری بدیل خاقانی نامیده اند. از آن رو که از حیث دارا بودن ذخیره های کم نظیر عقلی و نقلی در ادبیات، قصیده را به عنوان یک قالب شعری فراموش شده، احیاء کرد و با قصاید پرمغز و نغز خود آن را روح و رونقی دوباره بخشید. اوستا نگرشی فلسفی به شعر داشت و از منظری هستی شناختی با پدیده های پیرامون خود مواجه می شد و در شعر آن را بازتاب می داد. از طرفی با دردهای مردم اجتماع بیگانه نبود. چنان که انعکاس رویدادهای بزرگی مانند انقلاب و جنگ را در آثارش می بینیم و مقام شهدا را در اشعارش ارج می نهد و به ستایش از آنان بر می خیزد.

 اوستا، مهرداد. از ام‍روز ت‍ا ه‍رگ‍ز. تهران: ابن سینا، 1345;   تهران: س‍ازم‍ان‌ ت‍ب‍ل‍ی‍غ‍ات‌ اس‍لام‍ی‌، ح‍وزه‌ ه‍ن‍ری‌، 1372. 117ص.

نام مجموعه ی دیگری از نثر ها و داستان واره های مهرداد اوستا است که به سال 45 شمسی منتشر شده است. نثر با شکوه و خیال انگیز و آهنگین و سرشار از لحظات شاعرانه مهرداد اوستادر این اثر سبب غنی شدن فرهنگ و زبان فاخر فارسی شده است.

 اوستا، مهرداد. از درد س‍خ‍ن‌ گ‍ف‍ت‍ن‌: گ‍زی‍ده‌ غ‍زل‌. تهران: س‍ازم‍ان‌ ت‍ب‍ل‍ی‍غ‍ات‌ اس‍لام‍ی‌، ح‍وزه‌ ه‍ن‍ری‌، واح‍د ادب‍ی‍ات‌، گ‍روه‌ ش‍ع‍ر، 1375. 108ص.

گزیده ی اشعار مهرداد اوستا ست که سامان دهنده نگاهی گذرا به شعر صدسال اخیر, تا آشنایی مجمل اما فراگیر علاقه مندان شعر فارسی را به طور عام و دانش آموزان و دانشجویان رشته ادبیات به طور خاص شامل می شود.

مقاله ای که دیگران درباره”از درد سخن گفتن” نوشته اند:

پورعبدالله, کاظم. از درد سخن گفتن و از درد شنیدن… کارو کارگر.17 آذر8:1382.

عباسی واکانی, پرویز. از درد سخن گفتن و از درد شنیدن… کیهان. 14187. 26اردیبهشت 1370.

متولی, احمدرضا. از درد سخن گفتن و از درد شنیدن… رسالت.18 اردیبهشت 6:1376.

گزیده ی اشعار مهرداد اوستا ست که سامان دهنده نگاهی گذرا به شعر صدسال اخیر, تا آشنایی مجمل اما فراگیر علاقه مندان شعر فارسی را به طور عام و دان ش آموزان و دانشجویان رشته ادبیات به طور خاص شامل می شود.

مقاله ای که دیگران درباره”از درد سخن گفتن” نوشته اند:

پورعبدالله, کاظم. از درد سخن گفتن و از درد شنیدن… کارو کارگر.17 آذر8:1382.

عباسی واکانی, پرویز. از درد سخن گفتن و از درد شنیدن… کیهان. 14187. 26اردیبهشت 1370.

متولی, احمدرضا. از درد سخن گفتن و از درد شنیدن… رسالت.18 اردیبهشت 6:1376.

اوستا، مهرداد. از کاروان رفته. تهران: زوار، 1339.

این کتاب اشعار فراهم آمده ایست از آغاز بیستم تا بیست و نهمین سال از زندگی مهرداد اوستا همراه با دیباچه ای سیزده صفحه ای به قلم ایشان است.

این قصاید از” فرزند رنج ها” آغاز می شود و با “گوهر یا حذف” پایان می یابد.

اوستا، مهرداد. اشک و سرنوشت. تهران: انجمن فرهنگی وفلسفی پورسینا، 1348.

این مجموعه علاوه بر منتخب آثار شاعران و نویسندگان فارسی گوی, مشتمل است بر اشعار و ترجمه نویسندگان و شاعران از کشورهای دیگر که از طریق زبان های فرانسه و انگلیسی به فارسی در آمده است, از این میان به جز سه اثر کلیه ترجمه ها از طرف انجمن به نگارش مهرداد اوستا است.

 اوستا، مهرداد. ام‍ام‌ ح‍م‍اس‍ه‌ای‌ دی‍گ‍ر. تهران: ح‍وزه‌ ان‍دی‍ش‍ه‌ و ه‍ن‍ر اس‍لام‍ی‌، 1359; تهران: س‍ازم‍ان‌ ت‍ب‍ل‍ی‍غ‍ات‌ اس‍لام‍ی‌، ح‍وزه‌ ه‍ن‍ری‌، 1368. 83ص.

موضوع:خمینی, روح الله, رهبر انقلاب وبنیانگذار جمهوری اسلامی ایران, 1368- 1279- شعر.

مجموعه ای از سروده های سال های انقلاب ونشانه همراهی اوستا با این حادثه مهم تاریخ معاصر ایران است.این مجموعه را حوزه اندیشه وهنر اسلامی در سال1360 به چاپ رساند.مهرداد اوستا در این سالها در کلاسهای درس ومراکز فرهنگی ونشست های ادبی و گاه در جنبه های جنگ ودرمیان جوانان علاقه مند به ادبیات حضور می یافت.

 اوستا، مهرداد. پالیزبان. تهران: انجمن ادبی حافظ، 1342;  تهران: س‍ازم‍ان‌ ت‍ب‍ل‍ی‍غ‍ات‌ اس‍لام‍ی‌، ح‍وزه‌ ه‍ن‍ری‌1372.

این اثر تا حدی یادگار روزهای سخت بیماری, روزهای دردناک آسایشگاه است, مجموعه ای از قطعات منثور ادبی است که به نام پالیزبان انتشار یافته است. لحنی از حماسه, غرور, طغیان و اندوه در کلام او یافت می شود.از مختصات بیان او آوردن تشبیهات و استعارات تازه است و سعی بر آن داشته چیزهای محسوس و مرئی را به چیزهای نامحسوس تشبیه کند.در سراسر کتاب مجازها و استعارات زیادی به کار رفته است.پالیزبان برای نخستین بار در سال 1342 منتشر شده است و از یادگارهای سالهای جوانی استاد مهرداد اوستا به شمار می آید.الفاظ عامیانه در کتاب بسیار به چشم می خورد طوری که مهرداد اوستا سعی بر آن داشته است که نثر را به سمت الفاظ مردم کوی وبرزن بکشاند.

مقاله که دیگران درباره”پالیزبان” نوشته اند:

زرین کوب, عبدالحسین.پالیزبان.راهنمای کتاب. شهریور و مهر 1342.

 اوستا، مهرداد. پیرامون ادبیات انقلاب اسلامی. تهران: سمت، سمینار بررسی ادبیات انقلاب اسلامی، 3-5 دی 1370.

  اوستا، مهرداد. تکنولوژی و ارزشهای انسانی. کیهان فرهنگی. 126. فرودین و اریبهشت 1375: 29.

 اوستا، مهرداد. ت‍ی‍ران‍ا: دی‍ب‍اچ‍ه‌ای‌ ب‍ر ش‍راب‌ خ‍ان‍گ‍ی‌ ت‍رس‌ م‍ح‍ت‍س‍ب‌ خ‍ورده‌. تهران: زوار، 1352. تیرانا: برگزیده نثر و نقد پارسی استاد مهرداد اوستا. تهران: سازمان تلیغات اسلامی، حوزه هنری، سوره مهر، 1381.

تیرانا محصول طوفانهای  ذهنی نویسنده ای با تخیلی شگفت و شاعرانه و مولف اندیشه ها و احساسات خود را در زمینه های مختلف از فلسفه و ادبیات گرفته تا مسایل اجتماعی و… بر کاغذ آورده.نثر کتاب تحت تاثیر متون کهن به ویژه تاریخ بیهقی است.اما در قسمتهایی نشان میدهد نویسنده با نثر مدرن نیز آشنایی داشته است.تیرانا شرح حال مهرداد اوستا و شرح اندیشه ها، دغدغه ها و دلمشغولی های اوست.در لابه لا ی صفحات می بینیم که فقر و تنگدستی در کنار عشق و شوری بی پایان به دانستن شخصیت محمدرضا رحکانب را به مهرداد اوستا تبدبل می کند.

لحن انتقادات اجتماعی در کتاب چاپ آن را در سالهای خفقان آمیز رژیم گذشته شجاعت و صراحت نویسنده را آشکار می سازد.اوستا در تیرانا ستایشگر طبیعت و زیبایی های آن است.از نکات قابل توجه در نثر تیرانا  ترکیب سازی های بدیع است که چیره دستی اوستا را در حوزه ی کلمات آشکار می سازد.

مقاله ای که دیگران درباره “تیرانا” نوشته اند:

وفا, جلال.تیرانا با نثری لطیف و شاعرانه. کیهان هوایی.985. 27خرداد1371: 4-5.

ترابی, ضیا الدین. دیباچه ای بر شعر تیرانا. کیهان هوایی. 990. 31تیر 1371.

اوستا، مهرداد. حماسه آرش. تهران: سازمان تبلغات اسلامی، حوزه هنری، 1375; مشهد: توس، 1344; تهران: س‍ازم‍ان‌ ت‍ب‍ل‍ی‍غ‍ات‌ اس‍لام‍ی‌، ح‍وزه‌ ه‍ن‍ری‌، 1375.

ازنظر احیای داستانی باستان, بار اول نیست که با چنین منظومه ای آشنا می شویم اما از نظر موازین حماسه سرایی رعایت متن توجه به میتولوژی فارسی, توصیف دقیق مکان وزمان داستان وروح پهلوانی و دیگر شرایطی که از یک منظومه حماسی می توان توقع داشت, بار اول است که با منظومه ای بلند و نوآیین, در تجلی داستانی کهن روبرو هستیم.زبان منظومه همچنان که از اوستا انتظار می رود, در تمام داستان استوار و یکدست و سنت گرانه ست, گویش قدیمی خراسان, که زبان منظومه از آن مایه ور است با قدمت داستان یک نوع  مراعات نظیر معنوی ایجاد می کند. بیان اوستا برجسته و غنی است, تعبیرات و تشبیهات بلندش در نهایت زیبایی است, ترکیبات تازه و جاندار او تسلط فوق العاده ی شاعر را امکانات زبان فارسی, نمایشگر است. تخیل قوی از ویژگی های شاعر اوست و خوشبختانه در این منظومه به موازات صحنه ها و حالات گوناگون, تعبیر و نوع بیان نیز, هماهنگ معنی می شود.

 اوستا، مهرداد. راما. تهران: رجا، 1370.574ص.

هم زمان با در گذشت مهرداد اوستا, مجموعه ای از برخی از سروده های گذشته و نیز شعرهای تازه و منتشر نشده اش با عنوان “راما” که در زمان حیات شاعر به دست خود او تدوین شده بود, منتشر گردیده است.

مقالاتی که دیگران درباره”راما”نوشته اند:

حمیدی, سپهر.راما در یک نگاه کوتاه.کیهان.31 اردیبهشت 16:1371.

شرفشاهی, کامران.نقد راما.کیهان فرهنگی.5.مرداد1371.

صادقی پدرام, عباس.نقد و بررسی راما مجموعه سروده های مهرداد اوستا.سلام.1مرداد 6:1374.

صادقی پدرام, عباس.نقد وبررسی راما مجموعه سروده های مهرداد اوستا.سلام.27 تیر7:1374.

کامران شرفشاهی, کاظم.نگاهی به مجموعه شعر راما سروده روانشاد استاد مهرداد اوستا.کارو کارگر.18 اردیبهشت 11:1375.

 اوستا، مهرداد. رساله ای در فلسفه، منطق، روانشناسی، اخلاق. تهران: زوار، 1333.

 اوستا، مهرداد. روش تحقیق در دستور زبان و شیوه نگارش فارسی. تهران: عطایی، 1348.110ص

ضرورت تحقیق در دستور زبان برای محققان، صرف نظر از بیگانه ای که میخواهد پارسی بیاموزد این است که هدف محقق صرفا آگاهی به تحول زبان و راه یافتن به طریقی که چگونه می توان زبان را برای بیان اغراض و اندیشه های نو آیین غنا بخشید و بر دامنه ی آن افزود بی آنکه زبان در معرض تباهی و تاثیر استیلای بیگانه قرار داشته باشند.روشهایی که در این کتاب برای تحقیق در دستور زبان آیین نگارش آمده اند شامل:توجیه، آزادی، تحلیل، استنباط  می شوند.

اوستا,مهرداد.روش تحقیق در منطق زیبایی و انسان شناسی; به کوشش بهروز ایمانی, مرکز آفرینش های ادبی حوزه هنری(سازمان تبلیغات اسلامی).- تهران:شرکت انتشارات سوره مهر,1388.312 ص.

محور پژوهش نویسنده در این اثر ،انسان است و شناخت او، “انسان” تنها کلمه ای است که همه ی معنی و مفاهیم را یکجا در بر دارد، و هر کلمه ای در اقصای مفاهیم خود، مفهومی است از مفاهیم بی شمار این کلمه انسان مفهوم مطلق، بیان بی اعتبار ساختن سبب هاست، و تحقق علت اولی، یعنی “علم مطلق” و آنجا که قلمرو بی نهایت اوست، هر چیز با وجود او میتواند وجود داشته باشد، او جدا از او، همه ی ارزشهای خود را از دست بدهند و لفظ با وجود اوست که معنی پیدا می کند و هر صفت با اراده ی اوست که معنی پیدا می کند، و هر صفت با اراده ی او می باسد یا بی ارزش و ناچیز…و در نهایت علم، ایمان، حکمت، عرفان و شناخت، مفاهیم یگانه ای است که مصداق جملگی انسان است.

 اوستا، مهرداد. شراب خانگی ترس محتسب خورده. تهران: زوار، 1351. 642 ص.:عکس.

 یک دیوان کامل است .نشانه ی آنکه شاعری چگونه در فاخرترین شکل فارسی توانسته میراث شاعران بزرگی چون منوچهری دامغانی, ناصرخسرو قبادیانی و سنایی غزنوی, خاقانی شزوانی و ملک الشعرای بهار را حفظ کند و در عین حال با نوآوری های خود, بر قدر و ارزش این میراث بیفزاید. کتاب حاضر، سی و دومین جلد از مجموعه «پیش‌کسوتان ادبیات معاصر»، شامل شعرهای مهرداد اوستا و بیان مختصری از زندگی‌نامه اوست. پاره‌ای از عنوان‌های سروده‌های این مجموعه عبارت‌اند از: پیمان‌شکن؛ فریاد پشیمانی؛ رویای عیسی؛ ترانه رشک؛ شکوفه اشک؛ ترانه امید من؛ ای نسیم دامن الوند؛ نقصان عشق؛ موج غم؛ اشک و آه؛ سرود مهرگان؛ نوازش عود؛ آفرین محمد (ص)؛ ارمغان غرب؛ و تیرانا.

 اوستا، مهرداد. عقل و اشراق. تهران: زوار، 1334.  اوستا، مهرداد. ف‍ل‍س‍ف‍ه‌، م‍ن‍طق‌، روان‍ش‍ن‍اس‍ی‌، اخ‍لاق‌: ب‍راب‍ر آخ‍ری‍ن‌ ب‍رن‍ام‍ه‌ وزارت‌ ف‍ره‍ن‍گ‌، ب‍ا روش‍ی‌ س‍اده‌ ب‍رای‌ س‍ال‌ ش‍ش‍م‌ ادب‍ی‌، ری‍اض‍ی‌ و طب‍ی‍ع‍ی‌. [ت‍ه‍ران‌]. 116 ص.

 اوستا، مهرداد. گ‍زی‍ده‌ ادب‍ی‍ات‌ م‍ع‍اص‍ر: م‍ج‍م‍وع‍ه‌ ش‍ع‍ر. تهران: ک‍ت‍اب‌ ن‍ی‍س‍ت‍ان‌، 1378.

این مجموعه شعر شامل غزلها ، قصاید و تعدادی دو بیتی پیوسته است.غزلها مضمونی عاشقانه دارند که در برخی تکرار بسیار به چشم می خورد و قصاید شامل نعت و ستایش حضرت محمد (ص) و دختر ایشان فاطمه الزهرا (س) و امام خمینی (ره)و چند قصیده با مضامینی دیگر است.

 اوستا، مهرداد، ایمانی، بهروز. م‍ه‍ر و آت‍ش‌: روی‍اروی‍ی‌ اس‍طوره‌ه‍ای‌ آی‍ی‍ن‌ م‍ه‍ر و م‍زدی‍س‍ن‍ا در ش‍اه‍ن‍ام‍ه‌. تهران: س‍ازم‍ان‌ ت‍ب‍ل‍ی‍غ‍ات‌ اس‍لام‍ی‌، ح‍وزه‌ ه‍ن‍ری‌، س‍وره‌ م‍ه‍ر، 1381.

این کتاب از آخرین آثاری است که از زنده یاد مهرداد اوستا به جای مانده است. و در بردارنده ی مطالب و نکاتی است که پیرامون شاهنامه فردوسی نوشته  شده است. محور اصلی موضوع این کتاب پژوهش هایی است درباره شاهنامه، بزرگترین و منظومه ی حماسی ادب پارسی ، اما در مطالب این تحقیقات، معلوماتی نیز در باره ی اساطیر هند و چین و موضوعات فرعی دیگر نیز وجود دارد.

 اوستا، مهرداد؛ بابک، یوسف؛ ص‍ال‍ح‍ی‌ س‍م‍ن‍ان‍ی‌، ع‍ب‍دال‍ل‍ه. س‍رود ن‍ات‍م‍ام‌: م‍ج‍م‍وع‍ه‌ ش‍ع‍ر. تهران: کوشش، 1353.

این کتاب شامل مقدمه از مهرداد اوستا در 48صفحه است که در آن ویژگی های کلام استاد صالحی را بیان می نماید و شرح حال اندکی از او ارائه می کند هم چنین پیشگفتار آن به قلم خود صالحی سمنانی می باشد.

 یاسمی، رشید؛ اوستا، مهرداد. ک‍ل‍ی‍ات‌ ق‍ص‍ائ‍د، غ‍زل‍ی‍ات‌، ق‍طع‍ات‌، رب‍اع‍ی‍ات‌، ت‍رج‍ی‍ع‍ات‌، ت‍رک‍ی‍ب‍ات‌ و م‍ث‍ن‍وی‍ات‌ خ‍واج‍ه‌ ج‍م‍ال‌ال‍دی‍ن‌ س‍ل‍م‍ان‌ س‍اوج‍ی‌. تهران: زوار، 1382.

این کتاب شامل15 فصل, دیباچه و مقدمه از مهرداد اوستا در شرح حال سلمان می باشد.فهرستی دیگر از صفحه76 کتاب تا84 برای مجموعه اشعار سلمان آمده است.

استاد در روش تصحیح کتاب ذکر کرده است:”در دیوان سلمان هر سخنی را که با سبک گوینده بیشتر ماننده بود برگزیدم و از ابیات و اشعار الحاقی چشم پوشیدم.” امتیاز این کلیات به همه دیوان ها اعم از خطی و چاپی, ترکیب بندها, ترجیعات و هر مثنوی شیرین و لطیف, فراقنامه جمشید و خورشید است که پس از مثنویات نظامی لطیف ترین مثنویاتی است که تا کنون سروده شده است.

اوستا از زبان دیگران:

علیرضا قزوه: «بعد فهمیدیم که شاعر یعنی مهرداد اوستا. کسی که هیچ دلی را نمی‌شکست کافی بود 2 هزار تومان در جیبش باشد و راننده‌ای او را در مسیری مثلاً به اندازه میدان ارگ تا بهجت‌آباد جابجا کند. نمی‌گفت آقا کرایه من چقدر می‌شود. 2 هزار تومان را می‌داد و از راننده هم تشکر می‌کرد و راننده می‌ماند که این بنده خدا یا عقلش پاره سنگ می‌برد و یا پسر قارون است. اما مهرداد اوستا فقط مهرداد اوستا بود.»

یوسفعلی میرشکاک: «عشق چیزی جز درد و لذت بردن از دردناکی هستی خویش نیست. «اوستا» ظاهری ظریف و این اواخر نحیف داشت. اما باطن او برای تحمل درد بسیار ستبر و درشت می نمود و از همین رو خود را در عمری سراسر عذاب، آماده مواجهه با دردناکی جان خویش و جهان کرده بود… «اوستا» کریمی فقیر و بخشنده ای نادار بود. نداشت و بخشید و این یکی از بزرگ ترین دردهای «مهرداد اوستا» بود. با دل نیرومند ایران به جهان آمده بود و دست تهی نیازمندان و هیچ دردی فراتر از این درد برای انسان نیست و اوستا «انسان» بود پیش از این که شاعر باشد.”

استاد حمید سبزواری: «همین ضمیر آگاه و اندیشه پاک و زبان حق گویش سبب شده است تا متولیانِ مدعی شعر امروز، به انکارش کمر بندند؛ زیرا از موضع قاطع او از معارضه با غرب گرایی و بی اعتقادی بیمناکند.»

سمیح القاسم، شاعر فلسطینی، اوستا را «شاعر ایران و فلسطین و اسلام» می خواند و این گونه از او یاد کرد: «شاعران موحد به شمار ستارگان آسمانند… . اوستاها اگرچه به تن می روند، به نام می مانند… . امت اسلامی، نام مهرداد اوستا را پاس خواهد داشت».

دکتر عبدالحسین زرین کوب : «در مورد شعر او چنین می نویسد: «اعتدال بین لفظ معنا، انتخاب دقیق در بین الفاظ و تعبیرات و مخصوصا سعی در پیدا کردن مضامین تازه، شعر او را رنگی می بخشد که در بسیاری از گویندگان نسل جوان، مانند آن را نمی توان یافت. »

استاد محمدرضا حکیمی: «بیداری اوستا در برابر استعمار و شگردهای آن و موضع گیری متعهدانه او در برابر ایادی داخلی استعمار، اعم از فرهنگی و سیاسی، اموری بود بسیار قابل تکریم».

شادروان منوچهر آتشی: «اوستا شاعری است که سال هاست شعر می سراید، آن هم نه با تفنن، زیرا او در حاشیه شعر، زندگی می کند. شعر او یادآور شعر خاقانی است، با این تفاوت که شعر اوستا، استخوان دارتر و امروزی تر است.»

 اوستا در جریان تبعید امام راحل در سال 43 قصیده‌ای با عنوان «پردگی بامداد» سرود:

alt

بازم نه دیده خفت و نه اندیشه آرمید/ نی زان امیر قافله شب‌، خبر رسید

آن بامداد پردگی شب‌، که از افق‌ / سربرزد و به پرده شب گشت ناپدید

و آن آفتاب‌ دانش و انصاف و مردمی‌ / در شهر بند فتنه اهریمنی چه دید؟

بانگ سمند صاعقه افشان او چه شد؟ / کاتش به دیولاخ ستمگستری کشید؟

بس حلقه های آه به مهراب صبحدم / زد آرزو به بوی تو ای قبله امید

آن شاهباز نادره پرواز یک نفس / آراست بال و بر سر ایوانم آرمید

نیلوفر سپیده ز تالاب صبحدم / سر برفراشت از افق  عمر و بردمید

چون یک بهار زمزمه و جلوه در خیال / گسترده بال و از سر ایوان من پرید

این بود، هرچه بود، اگر صبح اگر که وهم / یا از جوانی به دورغی یکی نوید

خوابی شد و به سایه شب آشیان گرفت / یادی شد و به کنج فراموشی آرمید

یادی چگونه یاد، که یک سر ز یاد رفت / خوابی چگونه خواب، که دیگر ز سر پرید

زین پس جدا از او من و بختی که یک نفس / بیدار می نیامد و چشمی که نغنوید

هیچ ار نبود بخت و جوانی چه شد کز او / باری، نه هیچ نام کسی برد و نی شنید

در انتظار چهر تو شب پای تا به سر / شد چشم انتظار و ز اندوه شد سپید

چون تندباد حادثه انگیخت فتنه ای/ هر ذره ای مرا به دیاری پراکنید

اندیشه همچو ابر ز دریا گشود پر / بر بال آذرخش به دشت و دمن وزید

گردابها نوشت چو طوفان و در نوشت / دریا و دربرید بیابان و در برید

زان پیشتر که روز من و بخت من چنین / از دور روزگار، سیاه آید و سپید

پای من این تکاور همگام سرنوشت / همگام سرنوشت دوید و بسی دوید

خاموشی آنچنان و شب آن سان که گوش من / از هر کرانه همهمه وهم را شنید

دل هرچه بیش کشت و بیفشاند روز و شب / جز اشک و آه باری از این کشته ندروید

ارزانی غنیمت گلچین، کزین جمن / ما و دلی که هیچ به جز دامنی نچید

رنج مرا نصیبه شکست از پی شکست / عمری به نابکامی و بیم از پی امید

جز شکوه جوانی و جز آه سرد عشق / جز بهره ای که هیچ نبرد از هنر چه دید؟

حالی خلاف خاطر افسرده زین چمن/ یک گل ز صد هزار گلم باز نشکفید

چون شب ز بیکرانه تنهایی ام، هنر/ در انزوای سایه خود همچو شب خزید

من قصه مصیبت اعصارم و قرون / هیچ ار نه شادی است مرا بهره، نی امید

گر آتشی فکند زمانه به خرمنی / دودش ز روزن دل من سر برون کشید

اشکی به دامنی نچکید از مصیبتی / الا به دامن دل من گر همی چکید

اندیشه مراست تباری و گوهری / زان گوهر و تبار، که خورشید ازو دمید

بر طبع خویشتن بنبخشود خاطرم/ هر دم یکی خدای دگر گر نیافرید

تا از بد زمانه به سر به چه فتنه رفت / ای مردمی تو را که به زانوی غم خمید

در من به حیرتند و غم من ولیک من / در آن که دید این غم و پنداشتی ندید

حالی چه جویی از من سرگشته شور و حال/ گم شد امید را چو در این بزمگه کلید

سوزان به درد بر سر بالین خود چو شمع / لرزان به فتنه بر سر ایمان خود چو بید

ای وای آن شکوه دری گوی و ای فسوس / شعری کش از لطافت، آب از از گهر چکید

هر تار او ز تابش مهتاب و پود او / رنگین کمان و نقش ز رنگ و گل و نبید

بفروخت روزگار ز بی دانشی مرا / لیکن هنر خرید و به جانم بپرورید

آن آبرو فروخت همی گر مرا فروخت / وین آبرو خرید همی تا مرا خرید

آن مرغ را چه بیم قفس، کش نمانده اند/ آوایی و مجال که زی گلبنی پرید

بر من خدای داند و پیغمبرش  اگر / بیداد رفت و فتنه به مردم چه ها رسید

سرمست هیچ باده نیاید کسی چو من/ زین باده خدایی اگر جرعه ای کشید

با من به خون تپید اگر بی گنه کسی / ناگه به تیغ کینه به خون اندرون تپید

خونابه اش ز دیده من ریخت گر به قهر/ خاری به پای برهنه پایی فرو خلید

واپس تر آمدم چو رسن تاب هر چه بیش / تابید خاطر من و اندیشه ام تنید

بالای آن درخت بنازم که آسمان / تا یکسرش به قهر بنشکست ناخمید

زان آتشی که سوخت مرا هیچکس نسوخت / وان محنتی که دیده من دید کس ندید

بر سر ستاره خواهی اگر بایدت نخست / دستی که بر سر ستاره تواند همی رسید

روزی که ای امید دل مهر و مردمی / سر بر کشی ز دامن شبگیر همچو شید

باری بپرس منتظران را کز اشتیاق / دور از تو و انتظار چه جانها به لب رسید

خورشید اگر نبود به چشمت نهان چرا/ چون دیدگان گشودی ناگه سحر دمید

بخت مرا نکشت یکی گل که خود نشد/ خار ندامتی که نه در پای جان خلید

چون غنچه پرده پرده دلم، خون شد از غمت / کش دیده قطره قطره به دامن فرو چکید

آزادگی چو خواست گزیند نژاده ای / و آزادگی و کرامت حالی تو را گزید

ای چرخ داد مردم آزاده را بگوی / انصاف را طلوع کدامین بود نوید

خورشید تو که از بر خاور گشود پر / یا مهر من که از افق باختر دمید؟

از درد سخن گفتن” برای مهرداد اوستا

ویژه نامه بررسی زندگی و آثار مهرداد اوستا، به کوشش مرکز آفرینش های ادبی و ازسوی سوره مهر منتشر شد.

ویژه نامه بیستمین سالمرگ مهرداد اوستا، شاعر ایرانی با نام “از درد سخن گفتن” به سردبیری خسرو آقایاری منتشر شد

مطالب و مقالاتی همچون “مقالاتی از خانواده شور” اثر استاد عبدالحسین زرین کوب، “شعر و آفاق تعهد” نوشته علامه محمد رضا حکیمی، “اوستا و پژوهش دردناک هستی” نوشته یوسفعلی میر شکاک، “از درد سخن گفتن و از درد شنیدن” از دکتر هادی سعیدی کیاسری از جمله مقالات این ویژه نامه است.

علاوه بر آن “مردی از تبار مهر و داد” نوشته سید محمود سجادی، “پیشتاز شعر انقلاب” از مشفق کاشانی، “بزرگ قبیله عشق” اثر علی معلم دامغانی، “آموزگار فروتن شعر”، از سید حسن حسینی و “دریایی دیگر” سپیده کاشانی مقالات دیگری با موضوع بررسی شعر و اندیشه اوستا است که در این ویژه نامه منتشر شده است.

از درد سخن گفتن” برای مهرداد اوستا

ویژه نامه بررسی زندگی و آثار مهرداد اوستا، به کوشش مرکز آفرینش های ادبی و ازسوی سوره مهر منتشر شد.

ویژه نامه بیستمین سالمرگ مهرداد اوستا، شاعر ایرانی با نام “از درد سخن گفتن” به سردبیری خسرو آقایاری منتشر شد

مطالب و مقالاتی همچون “مقالاتی از خانواده شور” اثر استاد عبدالحسین زرین کوب، “شعر و آفاق تعهد” نوشته علامه محمد رضا حکیمی، “اوستا و پژوهش دردناک هستی” نوشته یوسفعلی میر شکاک، “از درد سخن گفتن و از درد شنیدن” از دکتر هادی سعیدی کیاسری از جمله مقالات این ویژه نامه است.

علاوه بر آن “مردی از تبار مهر و داد” نوشته سید محمود سجادی، “پیشتاز شعر انقلاب” از مشفق کاشانی، “بزرگ قبیله عشق” اثر علی معلم دامغانی، “آموزگار فروتن شعر”، از سید حسن حسینی و “دریایی دیگر” سپیده کاشانی مقالات دیگری با موضوع بررسی شعر و اندیشه اوستا است که در این ویژه نامه منتشر شده است.

 

تیرانا…آه تیرانا! به یاد مهرداد اوستا

تالیف : محمدرضا ترکی، شاعر، پژوهشگر و استاد دانشگاه

کتاب «تیرانا» کتابی است با نثری شکوهمند و خواندنی که نخستین بار در سال‌هاى‏نخست دهه پنجاه منتشر شد. تیرانا نثر شاعرانه ای است که به شعر منثور پهلو می زند . نام و نثر این کتاب،از جهتی یادآور رکسانای احمد شاملوست و گویا اوستا با نوشتن آن می خواسته تسلط خود را بر نثر شاعرانه و شعر منثور به رخ مدعیان بکشد!
مولف در این اثر وسعت دانش خود را درباره ادبیات، فلسفه، تاریخ، اسطوره شناسی به خواننده نمایان می سازد . تیرانا در واقع محصول طوفان‌های ذهنی نویسنده‌ای است با تخیلی شگفت! مولف بی آن که آداب و ترتیبی جسته باشد، اندیشه‌ها و احساسات خود را در زمینه‌های مختلف، از فلسفه و ادبیات گرفته تا مسائل اجتماعی و… بر کاغذ آورده است. نثر تیرانا غالبا تحت تاثیر متون کهن فارسی بویژه تاریخ بیهقی است.
تیرانا به یک معنی، حسب حال مهرداد اوستا و شرح اندیشه‌ها، دغدغه‌ها و دلمشغولی‌های اوست. بخش‌هایی از کتاب که به شرح سوانح زندگانی مولف می‌پردازد، بسیار خواندنی است. در لابه لای این صفحات می‌بینیم که فقر و تنگدستی در کنار عشق و شوری بی پایان به دانستن و بیشتر دانستن، چگونه کودکی به نام “محمدرضا رحمانی” را از کوران حوادثی عجیب و خواندنی می گذراند ، جان او را صیقل می‌دهد و او را سرانجام به “مهرداد اوستا” تبدیل می‌کند.

زندگینامه اوستا، حدیث نفس او به تنهایی نیست ، بلکه سرگذشت سرگشتگی‌ها، تکاپوها و افتادن‌ها و برخاستن‌های یک نسل از اهالی فرهنگ این سرزمین است؛ نسلی که از پس سال‌های جنگ جهانی بالید و در کوران حوادث روزگار، از جمله کشمکش‌های دوران ملی شدن نفت و پس از آن قد راست کرد.

این نسل، نزاع تاریخی سنت و مدرنیته را با گوشت و پوست خویش لمس می‌کرد و می‌کوشید از رهگذر اندیشه‌ها و مکتب‌های گاه متناقض از مارکسیسم و ناسیونالیسم و ایسم‌های دیگر گرفته تا عرفان و تصوف ، روش زندگی کردن در دنیای امروز را بیاموزد و به روشنایی فردا نقب بزند. اوستا خود برخی از این مکتبها و شیوه ها را در دوره‌های مختلف زندگانی خویش آزمود و سرانجام روح او در کرانه‌های ایمان و معنویت آرام گرفت.
“تیرانا” در این کتاب، مخاطبی است آشنا که نویسنده سرگذشت دل مجروح خویش را با او بازمی‌گوید. او یک شخصیت مبهم و اثیری است که در سراسر کتاب، در چهره‌های مختلف و گاه متضاد حضور می‌یابد و در جاهایی کسی نیست جز خود مولف یا گوشه‌ای از سایه روشن‌های روح دردمند او.

اوستا در بخش‌های مختلف کتاب، از بسیاری از نام آوران شعر و ادب و… از کسانی که با آنان به نحوی حشر و نشر داشته یاد می کند و این یادکرد معمولا با داوری هایی همراه است. کلام او درباره ادیبان و شاعران معاصرش ، به حکم بصیرتی که او در سخنوری و نقد ادبی داشت ، قابل تامل و اعتنا و در پاره ای موارد منحصر به فرد است.

اوستا در تیرانا ستایشگر بزرگ طبیعت و زیبایی‌های آن است. او دل آزرده از دود و دم زندگانی امروز، آدم‌ها را به بازگشت به طبیعت می‌خواند. او بهترین درودهایش را نثار فرزندان طبیعت می‌کند؛ همانان که همچون چادرنشینان، شبانان و ماهیگیران و… با زبان طبیعت آشنا هستند و آن را درمی‌یابند. اوستا خود به زبان طبیعت سخن می‌گوید و از این روست که نظم و ترتیب متداول بر نوشته‌‌های او حاکم نیست:

پس اگر می‌بینی که مرا در بیان احساس هیچ نظمی نیست، مرا با تو به همان زبانی سخن است که نگاه تو را با من… بدان زبان که نژاده‌ترین و زیباترین زبان‌هاست ، به زبان آفرینش، زبان برآمدن خورشید به شبگیر و فرونشستن آن در امواج اقیانوس، زبان خاموش و گویای همه فرزندان طبیعت…

از نکات قابل توجه در نثر تیرانا , ترکیب سازیهای بدیعی است که محصول ذهن و زبان خلاق اوستا و چیره دستی او در حوزه کلمات است.گزیده تیرانا را می توان نوعی “تهذیب” و ” تحریر” و “تلخیص” دانست که در ادبیات گذشته ما سابقه فراوان دارد. باید اقرار کنم که فراهم آوردن گزیده ای منسجم از کتابی که ذاتا , به دلیل ویژگی سبکی خود نظم و ترتیب خاصی را برنمی تابد , کار آسانی نبوده است. صاحب این قلم ضمن حفظ ارتباطات درون متنی , تلاش کرده است زیباترین و عمیق ترین بخشهای کتاب تیرانا را در متن برگزیده خود بیاورد و نمونه ای از نثر فاخر فارسی را فراروی خواننده قرار دهد.

یادداشت های مرتبط