روز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی

فردوسی، بزرگ ترین حماسه سرای ملی ایران ، در روستای باژ، از توابع طوس، در خانواده‌ای دهقان متولد شد. در باب تاریخ تولد و مرگ وی روایات مختلفی ذکر شده است. بر اساس آنچه در منابع آمده است، وی در ۳1۹ یا 320 هـ .ق در طوس متولد شد و در همانجا نشو و نمو یافت. او بر ادبیات عرب، فلسفه و کلام مسلط بود. از آنجا که به وطن علاقه وافری داشت، به محض آگاهی از کار ناتمام دقیقی طوسی -که به کار نظم «شاهنامه» پرداخته بود-  درصدد برآمد آن را به انجام برساند. از این رو، از جوانی سرودن شاهنامه را آغاز کرد و تا پایان عمر، بارها آن را بررسی و ویرایش نمود. شهرت جهانی او به خاطر همین کتاب است.

فردوسی با سرودن «شاهنامه» طی سی سال و در پنجاه هزار بیت، زبان فارسی را مستحکم کرد و آن را شناسنامه قوم ایرانی و یکی از گنج‌های پر ارزش فرهنگ و ادب فارسی قرار داد. زیرا شاهنامه شرح احوال، پیروزی‌ها، شکست‌ها، ناکامی‌ها و دلاوری‌های ایرانیان از کهن‌ترین دوران یعنی پیشدادیان  و پادشاهی کیومرث، کیانیان، پارتیان تا سرنگونی دولت ساسانی به دست اعراب است. بن‌مایه‌های داستان‌های شاهنامه داستان‌هایی است که از دیرباز در میان ایرانیان رواج داشته‌ است و ساخته فردوسی نیست. مثلاً در کتب پهلوی مانند «بندهشن» و «یادگار زریران» – که مشابهت های بسیار با «گشتاسب‌نامه» دقیقی دارد – و «دینکرد» تلمیحات و اشارات بسیاری به قهرمانان و پهلوانان شاهنامه وجود دارد. همچنین در «اوستا» خصوصاً در یشت‌ها اشارات فراوانی به بسیاری از شخصیت‌های شاهنامه در دوره پیشدادیان و کیانیان شده ‌است. مأخذ اصلی فردوسی در به ‌نظم کشیدن داستان‌ها، شاهنامه منثور ابومنصوری بوده که چندی پیش از آن توسط یکی از سپهداران ایران‌دوست خراسان از روی آثار و روایات موجود گردآوری شده بود.

فردوسی در شاهنامه از پنج راوی شفاهی نیز به نام‌های آزادسرو، شادان برزین، ماخ پیر خراسانی، بهرام و شاهوی یاد کرده که او را در بازگوکردن داستان ها یاری رسانده‌اند اما ذبیح‌الله صفا استدلال کرده‌است که به احتمال فراوان راویان یادشده مربوط به روزگاران پیشین بوداند و فردوسی به جهت احترام از آنان سخن به زبان آورده و هیچکدام معاصر با حکیم طوس نبوده‌اند. فردوسی در این اثر سترگ  همواره به چهار عنصر «ملیت ایرانی»، «خردمندی»، «عدالت» و «دین‌ورزی» تأکید ورزیده و هر موضوع و حکایتی را بر پایه این چهار عنصر تقسیم ‌کرده است. همچنین ضمن بیان مفاسد دربار بغداد و غزنین، به تاخت و تاز ترک‌های متجاوز و امویان و عباسیان که ایرانیان را «موالی» می‌خواندند، پاسخ داده است. فردوسی در شاهنامه، ایرانی را «آزاده» می‌داند و از ایرانیان با تعبیر «آزادگان» یاد می‌کند. بنابراین «شاهنامه» از این منظر، بیش از آنکه بیان اندیشه‌های یک فرد باشد، ارتقای نگرشی ملی و انسانی و یا تعالی بخشیدن نوعی جهان‌بینی است.

فردوسی شاهنامه را دو بار تدوین کرد. نخستین تدوین شاهنامه در دوره  حکومت نوح بن منصور  سامانی و در ۳۸۴ هـ .ق صورت گرفت. آخرین ویرایش‌هایی که فردوسی بر شاهنامه انجام داد، در 400هـ .ق بود که آن  را به سلطان محمود غزنوی تقدیم کرد، تا هم از این راه آسایشی در اواخر زندگی بیابد و هم از رهگذر نام محمود و نفوذ او، نشر کتابش با توفیق بیشتر همراه باشد و از گزند حوادث در امان بماند ولی برخلاف تصورش مورد توجه و محبت سلطان محمود قرار نگرفت. شاید به دلیل اختلاف نژاد و مذهب شاعر و شاه و حسد و سعایت شاعران درباری بود که پادشاه غزنوی رفتاری نامطلوب با فردوسی کرد. فردوسی بعد از ملاقات با سلطان محمود  عمر زیادی نکرد و در ۴۱۱ هـ .ق در زادگاهش درگذشت. قبر وی در طوس مشهد است.

آثار ملی سابق (انجمن آثار و مفاخر فرهنگی کنونی) در راه بزرگداشت مفاخر ملی ایران، احداث بنای آرامگاه حکیم ابوالقاسم فردوسی طوسی و تشکیل کنگره بین‌المللی به مناسبت هزارمین سال تولد آن سراینده بنام را در 1313هـ .ش انجام داد. انجمن آثار ملی برای تأمین مخارج بنای ساختمان آرامگاه  ابتدا در 1301هـ .ش شروع به جمع آوری اعانه از توانگران وطن پرست و مدارس کرد. در 1303هـ .ش نیز از مجلس شورای ملی سابق (شورای اسلامی کنونی) کمک خواست. در نخستین کابینه دولت پهلوی – که محمدعلی فروغی ریاست دولت و انجمن آثار ملی را  به عهده داشت-  لایحه‌ای در مجلس شورای ملی  تصویب کرد که به موجب آن به وزارت دارایی اجازه داده شد تمبری به نام فردوسی اشاعه و درآمد خالص آن را به ساختن مقبره فردوسی تخصیص دهد.

در جمهوری اسلامی این روز به عنوان روز بزرگداشت وی نامگذاری شده است. از سوی دولت ایران و سازمان ملی یونسکو در دسامبر ۲۰۱۰  میلادی / آذر ماه 1388هـ .ش به مناسبت هزارمین سالگرد سرایش شاهنامه، جشنی برپا شد.

یادداشت های مرتبط